پدر که باشی !!!
با تمام سختی ها و مشقت های روزگار،با دیدن غم فرزندت
می گویی : "نگران نباش ، درست میشود. خیالت تخت ، مــــــــــن پشتت هستم "
پدر که باشی ؛
سردت می شود و کت بر شانه ی پسر می اندازی.
چهره ات خشن می شود و دلت دریایی....آرام نمی گیری تا تکه نانی نیاوری
پدر که باشی ؛
عصا می خواهی ولی نمی گویی.
هرروز، خم تر از دیروز، جلوی آینه تمرین محکم ایستادن می کنی
پدر که باشی ؛
در کتابی جایی نداری و هیچ چیز زیر پایت نیست.
بی منت از این غریبگی هایت می گذری
تا پدر باشی. پشت خنده هایت فقط سکوت می کنی.
پدر که باشی ؛
به جرم پدر بودنت، حکم همیشه دویدن برایت میبُرند.
بی اعتراض به حکم فقط می دوی.
بی رسیدن هامی دوی و در تنهایی ات نفسی تازه می کنی.
پدر که باشی ؛
در بهشتی که زیر پای تو نیست باز هم دلهــــــــــــ ـره هایتـــــ را مرور می کنی